این وبلاگ تلاش می کند تا مطالب مفید ،مثبت و زندگی ساز را جمع آوری نموده
وبه آگاهی بینندگان محترم برساند لذا خوشحال می شوم که نکات آموزنده ارسالی
بازدیدگنندگان وبلاگ را به نام خودشان منتشر نمایم.
پست الترونیکی جهت دریافت مطالب :
alifarzad37@yahoo.com
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
امید ایرانمهر - از بالا چیزی به پایین نمیرسید. خیلیها روزانه از پایین به بالا میرفتند تا باغها را هرس کنند، خانههای اعیان را نظافت کنند، بچههایشان را نگه دارند، اسبهایشان را تیمار کنند و...تنها به امید آنکه حقالزحمهای بگیرند و وقتی به پایین برمیگردند لقمهای نان برای زن و بچههایشان بیاورند.
هرچه شهر به دو جزیرۀ دوردست میمانست، برای آسمان اما بالا و پایین نداشت. آسمانِ همۀ شهر یک رنگ بود. آن زمان هنوز آبی بود که البته گاهی روزهای خاکستری هم داشت، مثل همان روز. روزی که خاکستری آسمان بالا، به سیاهی روزگار پایین رسید. چند روزی بود که آسمان شهر ابری بود. باران که آمد اول از همه مسافران غافلگیر شدند. ابرها از غرب آمده بودند و اولین جا راه کرج به چالوس بود که طعم تگرگ و باران سیلآسای بهاری را چشید.