راز قتل هولناک نوعروس به دست تازه داماد در دوران عقد
نوشته شده توسط : علی فرزاد

ماه سال 87 صدای شلیک‌های گلوله سکوت شهرک مارلیک کرج را شکست و همه وحشت زده به خیابان ریختند. دختری فریاد می‌زد که خواهرم را کشت و همزمان با فریادهای این دختر خانواده وی به جلوی در خانه شان آمده و ناباورانه با جسد غرق در خون دختر تازه عروسشان روبه‌رو شدند. هنوز دقایقی نگذشته بود که تیمی از ماموران تجسس به همراه کشیک قتل پای در قتلگاه نوعروس گذاشتند. قربانی 26ساله سحر نام داشت که با شلیک 2 گلوله به قتل رسیده بود. خواهر سحر که شب جنایت همراه خواهرش بود به ماموران گفت:

چندوقت پیش بهنام پسرعمه‌ام به خواستگاری خواهرم آمد و با هم عقد کردند اما خواهرم بعد از عقد به خاطر رفتارهای شوهرش پشیمان شد و گفت که دیگر حاضر نیست کنار این مرد زندگی کند. سحر همیشه پیش من درد دل می‌کرد و از دست رفتارهای عجیب همسرش گله داشت. به همین خاطر به دادگاه خانواده شهریار رفت و دادخواست طلاق داد. شب حادثه همراه خواهرم از محل کارمان به خانه آمدم که جلوی در ناگهان صدای بهنام را شنیدم. او به بهانه صحبت سحر را به سمت خود کشاند و بعد شلیک کرد. خواهر من دانشجوی گرافیک بود و فقط به خاطر اینکه نمی‌خواست در کنار یک مرد بدبین که همیشه به همه سوءظن داشت زندگی کند قربانی جنایت شد. پس از اظهارات شاهد حادثه، تحقیقات برای ردیابی قاتل فراری آغاز شد اما هیچ ردی از وی در دست پلیس نبود. کارآگاهان به خانه پدر و مادر بهنام رفتند اما آنها نیز اطلاعی از مخفیگاه پسرشان نداشتند. درحالی‌که پلیس قدم به قدم در تعقیب قاتل فراری بود ردپای وی پس از 4 ماه در مشهد به‌دست آمد. این مرد که با شناسنامه جعلی به زندگی پنهانی پرداخته بود در محاصره پلیس گرفتار شده و دستگیر شد.

بهنام وقتی تحت باز جویی قرار گرفت پرده از جزئیات قتل نوعروسش برداشت و گفت: چند ماه پیش به خواستگاری سحر دختر دایی‌ام رفتم و به عقد یکدیگر در آمدیم. پس از آن خانه کوچکی اجاره کرده و در تدارک مراسم عروسی بودم که همسرم به‌صورت ناگهانی گفت که مرا نمی‌خواهد ودیگر حاضر نیست در کنار من زندگی کند. وقتی شنیدم درخواست طلاق داده، به هم ریختم فکر می‌کردم اطرافیانش مقصر هستند. من به او علاقه داشتم و نمی‌توانستم از او جدا شوم. وی ادامه داد: با سحر صحبت کردم اما او همچنان اصرار به جدایی داشت. کینه به دلم افتاد و برای انتقام‌جویی یک اسلحه خریدم و شبانه به خانه پدرزنم رفتم. حالت عادی نداشتم. اسلحه را به سمت سحر گرفته و شلیک کردم. وی گفت: بعد از جنایت به کوچه مروی رفتم و یک شناسنامه جعلی خریدم و با آن به مشهد رفتم.

این متهم پس از اقرار به جنایت روانه زندان شد و پرونده‌اش برای رسیدگی در اختیار قضات شعبه 71 دادگاه کیفری قرار گرفت. در جلسه دادگاهی که مهرماه سال گذشته برگزار شد خانواده قربانی خواستار اعدام عامل قتل دخترشان شدند. قضات دادگاه کیفری در پایان جلسه دادگاه داماد انتقام‌جو را به قصاص محکوم کردند که این حکم هفته گذشته به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید. بدین‌ترتیب بهنام یک قدم دیگر به مرگ نزدیک شد.


hamshahrionline.ir

منبع :http://www.persianv.com



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی عمومی , ,
:: برچسب‌ها: راز قتل نوعوس ,
:: بازدید از این مطلب : 427
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 7 شهريور 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: